به نام مهدی
سلام دوستای خوبم...هیچی نمیتونم بگم...
قطره قطره اشک های تنهایی و عشق نثار خاک پایش.........
.................عید همه شما پاکان مبارک.................
وصال دوست گرت دست میدهد یک دم...برو که هر چه مراد است در جهان داری
...............................................................
...............................................................
مانده ام با غم هجران نگارم چـه کنـم .... عمر بگذشت و ندیدم رخ یارم چه کنم
چشم آلوده کجـا ديــدن دلـدار کجـا .... چشم ديـدار رخ يار ندارم چــه کنم
با نگاهی بگشـا عقده ديريــن مرا .... کز فراغت گره افتاده به کارم چه کنم
جلوه ای کن که دمی روی نکویت نگرم .... گرچه لایق نبود دیده تارم چه کنم
اشک می ریزم و با غصــه دل همراهـم ... که ز هجران تومن اشک نریزم چه کنم
طوق بر گردن من رشتـه عشــق تو بود .... تا کشاند به سـر چوبه دارم چه کنم
Wednesday, September 29, 2004
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
من که حیران ز ملاقاتِ توأم چون خیالی ز خیالاتِ توام به مراعات کنی دلجویی وه که بیدل ز مراعاتِ تو...
-
به نام خدا دو روز مانده به پايان جهان، تازه فهميد كه هيچ زندگي نكرده است. تقويمش پر شده بود و تنها دو روز خط نخورده باقي مانده بود. پريشان ش...
-
به نام بيقرار ای آرام دل بی قرارم در هجرانت چشم هايم باران عشق می بارند می بارند و می بارند تا اين سوی ناچيزی هم که مانده است را هم از دست ب...
-
.. به نام او .. خدا مشتي خاك را بر گرفت. مي خواست ليلي را بسازد، از خود در آن دميد و ليلي پيش از آن كه با خبر شود عاشق شد. سالياني است كه لي...
1 comment:
زود زودي ! دير ديرم
من يه آواز اسيرم
تو مثه ماه هلالي ! نازنين ! جاي تو خالي !
زير ضربه هاي رگبار
تشنه ام ! تشنه ي ديدار
من رو به خاطره نسپار
نگو روياي محالي ! نازنين ! جاي تو خالي !
خسيم از حضور بارون
من رو از سرما نترسون
توي چله ي زمستون
لحظه ي تحويل سالي ! نازنين ! جاي تو خالي !
بي تو گريون با تو شادم
اي علاقه ي دمادم
سيب جادويي آدم
مجرمي اما زلالي ! نازنين ! جاي تو خالي !
وقتي بودي زنده بودم
دل از اينجا كنده بودم
مثل يه پرنده بودم
حالا تو شكسته بالي ‚ نازنين ! جاي تو خالي !
مثه رقص برگ زردي
به شهاب شب نوردي
خواب ديدم كه برمي گردي
توي كنج خوش خيالي ‚ نازنين ! جاي تو
خالي
mahsa
Post a Comment