Saturday, September 18, 2004

هشدار سبز

به نام دوستي

* كاش بياييم برای بی پناها سايبون باشيم

با دلای دل شكسته كمی مهربون باشيم

* كاش بياييم به باغبونا كمی حرمت بذاريم

احترام دلای شكسته رو نگه داريم

* كاش به مهربونترا دينمون رو ادا كنيم

سهم خوشبختی مون رو وقف بزرگترا كنيم

* كاش يه كاری بكنيم كه خستگی ها در بشه

مرهمی بشيم كه زخم آدما بهتر بشه

* كاش كه شاخه ی درخت زندگی رو نشكنيم

هفته ای يه بار به باغبونامون سربزنيم

* كاش كه پاك كنيم تمام اشكايی كه جاريه

خوب نگه داريم چيزی كه واسه يادگاريه

* كاش دس پرنده های بی پناه رو بگيريم

توی آسمون بريم دامن ماه رو بگيريم

* كاش با مهربونی مون غصه ها رو كم بكنيم

رشته های عشق رو تا هميشه محكم بكنيم

* كاش بشينيم پای صحبت اونا كه بی كسن

اگه درد دل كنن به آرزوشون ميرسن

* كاش تو عصری كه همش سنگيه و آهنيه

بگيم از چيرايی كه خوبه ولی رفتنيه

* كاش هنوز دير نشده قدر هم رو خوب بدونيم

نكنه دير بشه تا ابد پشيمون بمونيم

* كاش كه اين يه جمله هيچ موقع ز يادمون نره

آدمی چه بد باشه چه خوب باشه مسافره

مريم حيدرزاده

No comments:

    من که حیران ز ملاقاتِ توأم                   چون خیالی ز خیالاتِ توام     به مراعات کنی دلجویی                  وه که بی‌دل ز مراعاتِ تو...