Monday, August 09, 2004

...به هر عابری سلام کنيم

به نام حق

عشق را وارد کلام کنيم
تا به هر عابری سلام کنيم
و به هر چهره ای كه تبسم داشت
ما به آن چهره احترام کنيم
هر کجا اهل مهر پيدا شد
ما در اطرافش ازدحام کنيم
چشم ما چون به سرو سبز افتاد
بهر تعظيم او قيام کنيم
گل وزنبور دست به دست دهند
تا که شهد جهان به کام کنيم
اين عجايب مدام در کارند
تا که ما شادی مدام کنيم
شهره زنبور گشته به نيش
ما از او رفع اتهام کنيم
علفی هرزه نيست در عالم
ما ندانيم و هرزه نام کنيم
زندگی در سلام و پاسخ اوست
عمر را صرف اين پيام کنيم
"سالکا" اين مجال اندک را نکند
...صرف انتقام کنيم
در عمل بايد عشق ورزيدن
گفتگو را بيا تمام کنيم
عابری شايد عاشقی باشد
پس به هر عابری سلام کنيم********
****** شعر:ازمجتبی کاشانی

No comments:

    من که حیران ز ملاقاتِ توأم                   چون خیالی ز خیالاتِ توام     به مراعات کنی دلجویی                  وه که بی‌دل ز مراعاتِ تو...